اسرا؛ دختری با مچ های پولادی

اسرا فلاحی اهل دیواندره است. گرم و مصمم. خوش و بشی می‌کند و از پشت تلفن چند باری می‌خندد وقتی درباره زور بازویش می‌پرسیم. از پارسال تا امسال در وزن ۶۰ کیلو هیچ رقیبی در استان کردستان و بعد هم در ایران نتوانسته مچش را بخواباند؛ او  صاحب یک مچ پولادی است، یک دختر ۱۶ ساله با اراده که مددجوی کمیته امداد است و زخم‌های نداری را مشدد می‌گوید. شاید او یک پزشک یا پرستار شود، شاید هم یک حامی، شاید او به همه آرزوهایش برسد و بشود صاحب قوی‌ترین دست ایران که دست آدم‌هایی مثل خودش را می‌گیرد.

به گزارش پایگاه خبری هفته نامه بشیر، سایت «بدون» با این دختر مچ انداز گفت و گویی انجام داده که گزیده ای از آن را در ادامه می خوانید:

 

* فکر مچ انداختن از چه زمانی به ذهنت آمد؟

– من پنج سال است ورزش می‌کنم،‌ سه سال رشته‌ام والیبال بود و دو سال است بدنسازی کار می‌کنم. در این دو سال مسابقات مچ اندازی بانوان که برگزار شده در آنها شرکت کردم. سال اول در شهرستان دیواندره اول شدم، بعد از آن به مسابقات استانی اعزام شده و باز هم اول شدم و سپس برای مسابقات کشوری به کرمانشاه رفتم که به‌دلیل مصدومیت نتوانستم مقام بیاورم. امسال هم در مسابقات شهرستانی، استانی و کشوری در آذربایجان غربی شرکت کردم و در هر سه، مقام اول را به دست آوردم.

 

* پس بازوهای قدرتمندی داری. چه می‌کنی که مچ آهنی هستی؟

– من هفته‌ای چهار بار و هر بار فقط برای مچم ۲ ساعت تمرین می‌کنم.

 

* درشهر خودت رقیب داری؟

– درمسابقات دیواندره با ده نفر مچ انداختم و مچ هر ۱۰‌نفر را خواباندم. در دیواندره اغلب شرکت‌کننده‌ها از روستاها می‌آیند.

 

* این همه قدرت از کجا می‌آید؟

– از ورزشی که پیگیر هستم، این‌که سال‌ها در روستا زندگی کرده‌ام، در ضمن علاقه‌ای که مرا به پیش می‌برد.

 

* راست دست هستی یا چپ دست؟

– هر دو. درمسابقات استانی، هم با دست راست اول شدم و هم با دست چپ. البته این باعث شد برای هر دست ۵۰ هزار تومان ورودی مسابقات را بدهم که برای من مبلغ کمی نبود.

 

* پول را چطور جور کردی؟

– پدرم که حدودا روزی ۲۰۰۰تومان برای خرید خوراکی یا کلاس زبان به من می‌داد جمع می‌کردم، چون می‌دانستم که حتما می‌توانم مقام بیاورم پس‌انداز کردم.

 

* مچ‌اندازی قلق خاصی دارد یا فقط زور می‌خواهد؟

– در کنار زور بازو باید تکنیک هم داشت. وقتی مچ حریف را می‌گیری اگر او زور بزند ولی تو تکنیک داشته باشی مسلما برنده می‌شوی. البته بعضی‌ها جِر می‌زنند و با ناخن زدن به‌دست حریف برنده می‌شوند.

 

* مگر ناخن‌ها را کنترل نمی‌کنند؟

– در مسابقات کشوری چرا ولی در مسابقات استانی و شهرستانی کنترلی وجود ندارد.

 

* می‌دانم از اعزام به مسابقات بین‌المللی انصراف داده ای، علتش چه بود؟

– بله متاسفانه انصراف دادم چون همه هزینه‌های اعزام و خورد و خوراک با خودمان بود و من چنین پولی نداشتم و کسی مرا حمایت نمی‌کند.

 

* این می‌تواند بزرگ ترین افسوس زندگی ات باشد.

– بله. خیلی اذیت می‌شوم که به خاطر مسائل مالی از اعزام محروم می‌شوم مخصوصا این که علاقه و استعداد و انگیزه و زور بازو را با هم دارم.

 

* فدراسیون بدنسازی حمایت نمی‌کند؟

– حتی یک ریال هم کمک نکرد. وقتی با مقام اول کشوری به دیواندره برگشتم حتی کسی به استقبالم نیامد و این موضوع روحیه‌ام را خراب کرد.

 

* ولی با این حال می‌خواهی ادامه بدهی؟

– قطعا، چون علاقه و استعدادم را نمی‌توانم نادیده بگیرم. یادم نمی‌رود که برای شرکت در مسابقات پدر و مادرم را التماس کردم و به آنها گفتم چرا شهرمان نباید یک قهرمان یا پهلوان داشته‌باشد که خوشبختانه پدرم با این حرف راضی شد.

 

*اوضاع تحصیلت چطور است، شاگرد زرنگی هستی؟

– بله. معدل سه سال راهنمایی ام بالای ۱۹ بود ولی امسال معدلم ۱۸ است. رشته تحصیلی‌ام تجربی است، دوست دارم در یکی از رشته‌های پزشکی و پرستاری آن‌قدر ماهر شوم و آن‌قدر پول دربیاورم که هم به خانواده‌ام کمک کنم و همه به افرادی که مثل پدرم بیمار هستند. پدرم دیالیز می‌شود.

 

* اگر نماینده مجلس یا رئیس‌جمهور بودی برای دختران سرزمین‌مان چه می‌کردی؟

– چون از نظر مالی خیلی رنج کشیدم، دوست دارم هیچ‌کسی مشکل مالی نداشته باشد. پس از بچه‌ها و دانش‌آموزان حمایت‌های مالی می‌کنم تا کسی بیسواد نماند . همچنین دوست دارم کاری کنم تا افراد از علایق‌شان پول در بیاورند و نیازهای مالی شان را برطرف کنند.

 

* درد دل‌های اسرا

– در مسابقات کشوری خیلی به من ظلم شد. ما به محل مسابقه که در آذربایجان غربی بود دیر رسیدیم و ثبت نامم نمی‌کردند. اما در نهایت با خواهش و التماس اسمم را نوشتند ولی مجبور شدم در وزن ۷۵ کیلو مسابقه دهم. از حریف اول شکست خوردم ولی خوشبختانه رقیب دوم را شکست دادم. اما به علت فشار بالای مسابقه خون دماغ شدم و مدتی در آمبولانس بودم. بعد از این اتفاق مرا به وزن ۶۰ کیلو برگرداندند و توانستم هفت حریف را شکست دهم و مدال طلای مسابقات را بگیرم. قبل از شروع مسابقات گفته بودند جایزه نفر اول ۳۰۰ هزار تومان است و من حسابی روی این پول برنامه ریزی کرده بودم ولی وقتی مقام اول را کسب کردم گفتند این پول فقط به نفر اول استان میزبان می‌رسد.



پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *